شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاهکه حسین (ع) در علقمه دستهای برادر را از زمین برمیداشت و بر صورت و چشم میمالید، از عشق او به عباس حکایت میکرد و با آن کار از آیندگان میخواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانوادهای متدین در شهر نیریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بیاختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لبهای تشنه او، لبهای کودکش را بوسید و او...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاهکه حسین (ع) در علقمه دستهای برادر را از زمین برمیداشت و بر صورت و چشم میمالید، از عشق او به عباس حکایت میکرد و با آن کار از آیندگان میخواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانوادهای متدین در شهر نیریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بیاختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لبهای تشنه او، لبهای کودکش را بوسید و او...
به یاد شهید رضا حمیدی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
رضا اندر ره قرآن فدا شد امیدی آن جوان نیک منظر دلش پر شور از عشق حسین بود رضا بد پیرو خط خمینی به عشق پادشاه تشنه کامان تن از قید مذلت کرده آزاد برفت آنجا که وصل دوست جوید براه کربلا او شد روانه سرو جان در ره آئین و دین داد جوانم ای رضا سرو روانم شب دامادیت را من ندیدم پدر از داغ تو قدش کمان شد برادرها همه بشکسته بالند بدل بود ای رضا...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
رضا اندر ره قرآن فدا شد امیدی آن جوان نیک منظر دلش پر شور از عشق حسین بود رضا بد پیرو خط خمینی به عشق پادشاه تشنه کامان تن از قید مذلت کرده آزاد برفت آنجا که وصل دوست جوید براه کربلا او شد روانه سرو جان در ره آئین و دین داد جوانم ای رضا سرو روانم شب دامادیت را من ندیدم پدر از داغ تو قدش کمان شد برادرها همه بشکسته بالند بدل بود ای رضا...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد جعفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانوادهاش آنقدر عزیزش میداشتند که کمبود امکانات بههیچوجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانوادهاش آنقدر عزیزش میداشتند که کمبود امکانات بههیچوجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
زندگینامه آزاده و جانباز محمد مقصودی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مقصودی فرزند حسین، در سال 1347 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. کلیه دوستان، معلمان و همکلاسانش از نحوه درس خواندن، اخلاق، رفتار و شیوه برخورد او رضایتی کامل داشتند. در منزل نیز با پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده اخلاقی نیکو و پسندیده داشت. در انجام فرائض دینی و شرکت در مجالس و مراسم مذهبی کوشا بود. پس از پایان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مقصودی فرزند حسین، در سال 1347 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت با موفقیت گذراند. کلیه دوستان، معلمان و همکلاسانش از نحوه درس خواندن، اخلاق، رفتار و شیوه برخورد او رضایتی کامل داشتند. در منزل نیز با پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده اخلاقی نیکو و پسندیده داشت. در انجام فرائض دینی و شرکت در مجالس و مراسم مذهبی کوشا بود. پس از پایان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید علی موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید علی موسوی »
شهر آباده طشک در تاریخ 1/5/ 1334 شاهد تولد کودکی زیبا از سلاله پیامبر(ص) در خانوادهای متدین و زحمتکش بود. تا مقطع ششم ابتدایی را تحصیل کرد و پس از آن به دلیل مشکلات، موفق به ادامه تحصیل نشد و به همراهی و کمک پدر در تأمین معاش زندگی مشغول شد. پس از آنکه به سن جوانی رسید، به استخدام نیروگاه اتمی بوشهر درآمد و با عمل به سنت رسول خدا(ص) ازدواج نمود. او که از سلاله سادات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید علی موسوی »
شهر آباده طشک در تاریخ 1/5/ 1334 شاهد تولد کودکی زیبا از سلاله پیامبر(ص) در خانوادهای متدین و زحمتکش بود. تا مقطع ششم ابتدایی را تحصیل کرد و پس از آن به دلیل مشکلات، موفق به ادامه تحصیل نشد و به همراهی و کمک پدر در تأمین معاش زندگی مشغول شد. پس از آنکه به سن جوانی رسید، به استخدام نیروگاه اتمی بوشهر درآمد و با عمل به سنت رسول خدا(ص) ازدواج نمود. او که از سلاله سادات...
شهدا سال 63 -یادداشتهایی از شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
برای مادر: هر چه در کتابهای لغت گشتم کلمهای پیدا نکردم که بتواند مقام و عزت تو را آنطوری که بایدوشاید در برداشته و بزرگی تو را برساند، بیابم؛ ازاینجهت، ترا همان مادر خطاب میکنم؛ زیرا این کلمه؛ جایگاه، منزلت و قدر تو را تا عرش خدای تعالی بالا میبرد و بهخوبی میتواند معرف وجود شخصیت تو باشد. تو آن گوهر یکدانهای هستی که خداوند به افراد بشر میبخشد و زمان دیگری پس میگیرد. آنگاهکه بخشید زمین و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
برای مادر: هر چه در کتابهای لغت گشتم کلمهای پیدا نکردم که بتواند مقام و عزت تو را آنطوری که بایدوشاید در برداشته و بزرگی تو را برساند، بیابم؛ ازاینجهت، ترا همان مادر خطاب میکنم؛ زیرا این کلمه؛ جایگاه، منزلت و قدر تو را تا عرش خدای تعالی بالا میبرد و بهخوبی میتواند معرف وجود شخصیت تو باشد. تو آن گوهر یکدانهای هستی که خداوند به افراد بشر میبخشد و زمان دیگری پس میگیرد. آنگاهکه بخشید زمین و...
شهید قاسم گلچین
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا گلچین چو قاسم نوجوان بود درخشیدی به جبهه چون ستاره به یاری حسین سر جـــدا رفــــت به جبهه مثل بلبل نغمه خوان بود ولی ازتیرکین شد پاره پاره بـه مثل قاسم نو کدخــدا رفـــت ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدایا گلچین چو قاسم نوجوان بود درخشیدی به جبهه چون ستاره به یاری حسین سر جـــدا رفــــت به جبهه مثل بلبل نغمه خوان بود ولی ازتیرکین شد پاره پاره بـه مثل قاسم نو کدخــدا رفـــت ...